میگن بدجور گیر و داره تهرون
تموم لات و لوتا رو گرفتن
به جرم ارتباط غیر شرعى
میگن مجنون و لیلا رو گرفتن
تموم شاعرا رو جمع کردن
رهى، خیام، نیما رو گرفتن
سپس جامى، نظامى، شیخ سعدى
منوچهرى و صهبا رو گرفتن
چو وامق دید مأموران ارشاد
فلنگو بسته عذرا رو گرفتن
از اون جایى که پارتى داشت یوسف
فقط دوست زلیخا رو گرفتن
قِسِر در رفتهان شیرین و خسرو
اونام فرهاد تنها رو گرفتن
پس از اون، حافظ مست عرق خور
خمار بى سر و پا رو گرفتن
شنیدم ایرج ِ میرزا گیر افتاد
رییس بچه بازا رو گرفتن
میگن لو رفته باباطاهر لخت
بدون لنگ بابا رو گرفتن
و بعدش شاهد و ساقى و مطرب
میگفتن هر سه چار تا رو گرفتن
به تعقیب و گریز ترک شیراز
سمرقند و بخارا رو گرفتن
به جرم عشقبازى روز روشن
قنارى، فنج، مینا رو گرفتن
توى جردن به جرم بدحجابى
همین دیروز حوا رو گرفتن
تو خونه تیمى ِ یه تیم فوتبال
على دایى، نکیسا رو گرفتن
برا مالوندن ملى گراها
تموم ملى پوشا رو گرفتن
حوالى ولنجک تو یه پارتى
چهل تا مست رسوا رو گرفتن
هنرپیشه فراوون بوده اون جا
فقط جمشید آریا رو گرفتن
ببخشید، غیر از اون یکى دیگهام بود
کى بود؟ هان ! فاطمه معتمد آریا رو گرفتن
چرا این مصرعش بالا بلنده ؟
شاید چون دست بالا رو گرفتن
از اون وقتى که دانا شد توانا
تواناهاى دانا رو گرفتن
میون صفحهى شطرنج، دیشب
وزیر مشکى و شا رو گرفتن
نه تنها رستم و سهراب و بیژن
آناهیتا، آنیتا رو گرفتن
به خاک و خون کشید اسکندر این ملک
ولش کردند و دارا رو گرفتن
به جرم اجتماع بىمجوز
سه مرغابى رو تو دریا گرفتن
شد آقا شاکى از طوبى عیالش
ولى بر عکس، آقا رو گرفتن
میگن طوبى به قاضى رشوه داده
از این رو سوى طوبی رو گرفتن
درون دادگاه بلخ دزدو
رها کردند و بنا رو گرفتن
شکایت کردن از عیسا پزشکا
به جا عیسا، یهودا رو گرفتن
میگن لیلاج اوستاى قماره
به جا اوستا، اَو ِستا رو گرفتن
فریدون مشیرى شعر مىگفت
فریدون هویدا رو گرفتن
به جرم حمل نیم مثقال شیشه
تموم شیشه بُرها رو گرفتن
یکى قلیون کشیده توى دربند
تموم اهل اون جا رو گرفتن
براى زهره چشم از بچههامون
زدن دارا و سارا رو گرفتن
گزارش داده چوپان دروغگو
که دهقان فداکارو گرفتن
براى قافیه ما رو ببخشید
که حال شاعر ما رو گرفتن
براى خوندن اشعار هالو
یکى مىگفت: ملا رو گرفتن